حمیده ت ::
سه شنبه 85/12/22 ساعت 5:24 عصر
سلام به همه دوستای گلم
ممنون که با نظرات خوبتون همیشه منو مستفیذ می کنید.
اون آرزویی که تو پست قبل ازش حرف می زدم رفتن به مکه
بود که خوب خدا نخواست ... ایشالا سال بعد
اما جاتون خالی ?شنبه به خاطر امتحان کارشناسی ارشد که
دانشگاه و اینا دودره شده بود ما رفتیم کوه و از صبح ساعت
?? تا ? اونجا بودیم... ناهارم جاتون خالی جوجه زدیم خیلیم
چسبید من که به قول یکی از رفقا سر آتیش ??تا سیخ جوجه
خوردم حالا چرا هم هیکل رضازاده نشدم بماند.
خلاصه اینکه خیلی خوش گذشت بهمون جای همتون خالی.
خیلی صمیمی و پاک و با صفا بود.
نمی دانی تو...
دلم آینه درد است نمی دانی تو
کلبه ام ساکت و سرد است نمیدانی تو
بی تو سردترین خاطره ها می دانند
فصل هایم همه سرد است نمی دانی تو
دیر سالیست که در دست جنون چون مجنون
دل من بادیه گرد است نمی دانی تو
عا شقم کردی و رفتی و کنون با دل من
غم عشق تو چه کرده است نمی دانی تو
نوشته های دیگران()